مثل همیشه پیشنهاد من بستری شدنه.
مثل همیشه من هم ترجیح میدهم توی یک تیمارستان بزرگ بستری باشم،تا تیمارستان کوچک.
تو آدم خطرناکی هستی.
من،آرومم.کاری به کسی ندارم.
منظورم برای خودته.
خودم؟
ببینید آقای.
لطفاً اسم منو صدا نزنین.
خب،قرار بود فکر کنید و بهم بگید برنامهتون برای آینده چیه.
فکر کردم.
خب؟
میخواهم بمیرم.مرگی که چندین سال طول بکشه و.
آقای.
لطفاً اگه دوستم نیستید اسم منو صدا نزنید.
من دیگه حرفی ندارم.
چرا،چرا،حرفهای شما خلاصه شده توی نسخههاتون.
حرف منو گوش میکنید؟
تا وقتی که رودههام توان نگهداری داشته باشه،بله.
خوبه.
اوهوم.
هپی اند.
دست و جیغ و هورای بلند
درباره این سایت